غمبارترین روز تاریخ
غمبارترین روز تاریخ
فریاد! كه دیگر فاطمه پركشید و به پدر پیوست .
و آن گاه خون در رگ ها خشكید!
و آن گاه بود كه دیگر اشك ها خون شد،
خون در رگ ها خشكید،
قلب هاى گرم و پر طپش یخ زد،
اندوه بر سینه ها كوه شد،
دست ها و پاها از تلاش و تحرك واماند،
خورشید از آسمان فرو غلتید،
دریا از موج و خروش به ساحل آرامش رو نهاد،
پرفرازترین قله استوار و سر به آسمان ساییده از هم پاشید،
قلب تپنده بشریت به یكباره از حركت باز ایستاد،
باران خیر و مهر و رحمت از ریزش باز ماند،
چشمه ساران امید و نوید خشكید،
مهتاب اندوه زده و رنگ باخته ، رخ در نقاب كشید،
افق مه گرفته و غبارآلود، قیرگون گشت ،
و زمین تیره و تار گردید و لرزه بر اركان آن افتاد،
سوگى سهمگین به گستره عصرها و نسل ها سایه افكند،
غمبارترین روز تاریخ رقم خورد.
اندوه بارترین رویداد روزگاران روى داد؛ چرا كه ریحانه سرفراز و بشردوست پیامبر و گل زیبا و عطرآگین بوستان او، از جور و ستم استبداد سرانجام با پیكرى آزرده و پهلویى خسته و دلى پردرد، غریبانه سر بر بستر شهادت نهاد و براى همیشه دوستداران عدالت و آزادى و شرافت و كرامت را به سوگ خویش نشاند.
السلام علیک یا فاطمه الزهرا یا بنت محمد